این مطلب از گروه وب گردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد
فیلم / حرفهای تکاندهنده رابعه اسکویی : ترسیدم اعدامم کنند! / باید جنازهام به ایران میآمد ! / اصلا تجربه خوبی نبود !
رابعه اسکویی درباره روزهای دوریاش از ایران سخن گفت و حرفهای تکاندهندهای بر زبان آورد.

اگر نمیآمدم جنازهام به ایران میرسید/ نمیخواستم بچه مثبت باشم!
تجربه زیادی در تئاتر دارم و لحظه لحظه تئاتر برای من عین زندگی است. امیدوارم همه آدمها فرصت یک لحظه حضور روی صحنه تئاتر را داشته باشند. همیشه گفتهام که در فیلم و تصویر به اندازه هر لحظه حضورم پیر میشوم ولی تنها جایی که احساس پیری نمیکنم روی صحنه تئاتر است. حال روحی و جسمیام روی صحنه تئاتر خیلی خوب است.
اگر میدانستم قرار نیست که اعدام شوم یا اتفاقات خاصی برایم رقم بخورد، خیلی زودتر به ایران برمیگشتم. اگر 20 یا 25 روز دیرتر به ایران برمیگشتم از افسردگی میمردم و باید جنازهام به ایران میآمد. طی یک اتفاق به ایران برگشتم و خیلی خوشخالم. من رابعه اسکویی در ایران هستم و در ایران بازیگر هستم و هیچ جای دیگری در دنیا بازیگر نیستم قدر برخی افراد را باید بدانیم.
خانم اسکویی شما یک تجربه مهاجرت خودخواسته داشتید.
اسکویی: و خودخواسته هم برگشتم.
بله اما خیلی درباره این اتفاق و تجربه صحبت نکردید. تجربه آن مهاجرت چگونه بود که شما را دلزده کرد؟
اسکویی: من برای بازی مهاجرت نکرده بودم بلکه قرار بود کار تولید انجام دهم. متأسفانه فردی که نمیخواهم نامی از او بیاورم در شرایطی اتفاق بدی را برای من رقم زد و من مجبور شدم طی 3 سال تجربههای بدی را کسب کنم. حدود 5 ماه بیشتر با آنها همکاری نداشتم و با یک دعوای شدید از کار کنار کشیدم. اگر میدانستم قرار نیست که اعدام شوم یا اتفاقات خاصی برایم رقم بخورد، خیلی زودتر به ایران برمیگشتم. اگر 20 یا 25 روز دیرتر به ایران برمیگشتم از افسردگی میمردم و باید جنازهام به ایران میآمد. طی یک اتفاق به ایران برگشتم و خیلی خوشحالم. من در ایران رابعه اسکویی هستم، در ایران بازیگر هستم و هیچ جای دیگری در دنیا بازیگر نیستم.
اصلا تجربه خوبی برای من نبود اما تجربهای بود که من را ساخت. هر درهای یک قله دارد و هر قلهای یک دره. قدر هم را بدانیم و به هم بها بدهیم.
ارسال نظر